آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج اولین فرزند خانواده اش بود ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج نام دیگری بنام چنگیز داشت ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج اسم پدر بزرگش را داشت ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج کوچکترین شهید گلیج ها می باشد ؟
آیا میدانستید که محله عیسی آباد از قبل بنام مرحوم عیسی و بعد بنام شهید عیسی گلیج مزین شد ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج علاقه وافری به فامیلها علی الخصوص عموها و دایی ها یش داشت ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج علاقه زیادی به زاد گاه پدریش (ییلاق نوشا) داشت ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج علاقه شدیدی به خانواده های شهداعلی الخصوص به بچه های شهداداشت.
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج در سنین پایین حدود 11-10 سالگی بهمراه شهید علی گل گلیج پیش پدر بزرگش در ییلاق نوشا و سر گل تابستانها و بعد از اتمام مدرسه. کمک می کردند ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج در هنرستان شهید مسلمی تنکابن در رشته اتو مکانیک تحصیل میکرد ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج در حوزه علمیه شهید مطهری تنکابن درس حوزوی می خواند ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج با چندین روحانی معروف شهر تنکابن -هم حوزه و دوست بوده اند ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج 4 بار در جبهه های مختلف کردستان –هفت تپه -فاو –شلمچه حضور فعال داشت؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج عضو هئیت امنا ء مسجد محل - انجمن اسلامی – بسیج و گروه های مذهبی -فرهنگی و اجتماعی محل و شهر بوده اند .
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج با شهید عباسعلی گلیج در جبهه فاو هم سنگر بوده اند .؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج در وصییت نامه خود از شهدای جاوید الاثر صمد . مازیار و کاکرودی نام برد ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج هفتمین شهید محله گلعلی آباد بود؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج هفتمین شهید طلبه تنکابن بود؟
آیا میدانستید که موقعی که می خواستند خبر شهادت شهید عیسی گلیج را به خانواده اش برسانند پدر شهید سرکار کار گری مادر شهید بازار –برادر و خواهران شهید همگی مدرسه بوده اند . و تا ساعت 11 صبح همگی خانواده را فامیلها و دوستان و عوامل شهر در خانه شان جمع نموده اند. ؟
و آیا میدانستید که موقعی که می خواستند خبر شهادت شهید عیسی گلیج را به خانواده اش برسانند کلیه لوازم خانه اشان بخاطر نظافت شب عید بیرون ریخته بود ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج بعد از شهادت از فرمانده لشکر 25 کربلا (سردار مرتضی قربانی )لوح تقدیر و شجاعت گرفت ؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج در 12/12/1365 در عملیات کربلای 5 در کربلای ایران شلمچه به شهادت رسید؟
آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج 18/12/1365 یازده روز مانده به عید نوروز1366 در گلزار شهدای گلعلی آباد دفن گردید ؟
و آیا میدانستید که شهید عیسی گلیج.....................؟؟؟
................و چندین آیا های دیگر که با گذشت سن ما می توان از سینه های خانوادهای شهیدان نقل گردد .
تهیه و تنظیم : کامبیز گلیج اسفند 92
انشاء الله باز هم خواهم نوشت
زندگی نامه
شهید عیسی گلیج فرزند غفار، در سال 1348 در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان تنکابن دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی، راهنمایی و تا دوم دبیرستان را با موفقیت به پایان رساند. او در ایام تعطیلات در کار کشاورزی به پدرش کمک میکرد و میگفت: اگر والدین از فرزندشان راضی باشند، خداوند به انسان توفیقات زیادی عنایت میکند.
او بسیار متین و با اخلاق بود و با شروع جنگ تحمیلی، چند نوبت به جبهههای جنگ عازم شد و با صداقتی درخور تحسین، چهرهای به یادماندنی در میان دوستان و همسنگرانش از خود به یادگار گذاشت. همزمان با جبهه و جنگ دلش به سوی حوزه علمیه به پرواز در آمد و خود را در خیل طلاب علوم دین درآورد و در مدرسه علمیه شهیدمطهری تنکابن به تحصیل مشغول شد. سرانجام این طلبه پرتلاش در تاریخ 12 اسفند 1365 در شلمچه با ایثار و رشادتی در خور تحسین، ندای حق را لبیک گفت و شربت شهادت نوشید.
«روحش شاد و راهش پررهرو باد»
جهاد، دری از درهای بهشت است که مخصوص اولیای خداست. «نهجالبلاغه» جهاد دری است از عشق و ایمان و معنویت که موجب قرب خداوند می شود. دری که فقط به روی اولیای خاص خدا باز میشود؛ عبور از این در و ورود به بلدة طیبة قرب خداوند، کلیدی میخواهد؛ آن کلید چیزی نیست جز ایثار، وارستگی، حریت، از خودگذشتگی، خداخواهی و شهادت طلبی؛ کسی میتواند از این خط عبور کند که از خاکریز «خود» گذشته باشد. عیسی گلیچ یکی از این رادمردان بود که در سال ۱۳۴۸ در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران ابتدایی و راهنمایی تا دوم دبیرستان را با موفقیت به پایان رساند. در حین تحصیل دروس مذهبی و حوزوی هم شرکت می نمود او یکی ازدانشآموزان جدی و با استعدادی بود که تمامی کارکنان و دبیران و حتی استادان و همکلاسیهای حوزوی ( که همکنون جزء روحانیون برجسته شهر ما تنکابن هستند ) برای وی احترام فراوانی قائل بودند و او را دوست داشتند. ایشان در ایام تعطیلات و تابستان به پدرش در کار کشاورزی کمک میکرد وهمیشه به برادر خود سفارش می کرد که وقتی من به پایگاه و انجمن و جلسات مسجد و .... می روم شما پیش خانواده باش و با من نیا . چون با توجه به شغل والدین به کمک نیاز دارند و خانواده تنها نباشد و میگفت: اگر والدین از فرزندشان راضی باشند، خداوند به انسان توفیقات عنایت میکند.
او بسیار متین و با اخلاق وبا سن کم با فهم و شعور اجتماعی بالائی بودند که دیگران با اولین برخورد شیفتة رفتار و تشنة گفتارش میشدند. با شروع جنگ تحمیلی، چند نوبت به جبهههای جنگ( مریوان –هفت تپه –فاو و شلمچه ) عازم شد و با صداقتی درخور تحسین، چهرهای به یادماندنی در میان دوستان و همسنگرانش از خود به یادگار گذاشت. همزمان با جبهه و جنگ دلش به سوی حوزة علمیه به پرواز در آمد و خود را در خیل طلاب علوم دین درآورد و در حوزة علمیه شهیدمطهری تنکابن به تحصیل مشغول شد. سر پرشورش دنبال معشوق، به شوق آمد و چونان منتظری تشنه در جستجوی پرنده زیبای شهادت، برای چندمین بار رهسپار جبهه گردید. خاک را رها کرد و بال در آسمان گشود؛ میرفت تا در این عرصه حضور، شایستگی استقرار در صف آزادگان را بیابد؛ لذا در قنوتی عارفانه، زمزمهاش از هفت آسمان اوج بالاتر رفت، گلوله سینة آسمان را میشکافت… ستونی از خون، از خاک تا افلاک برخاست و عطر وصال را بر مشام جان بیدارش رساند. طنین گامهایش را به پهنة زمین آویخت و نقش زیبای استقامت را با قامتی استوار بر گسترة آبی آسمان ترسیم کرد..................... و همیشه بیاد امام وشهدا بود ند در وصیت خود از شهدای مفقود ( شهید صمد – شهید کاکرودی و.....یاد نمودند . و می گفت شهید عباسعلی چگونه با 5 بچه کوچک به جبهه برود و شهید شود. و من و ما که جوانی هستم در خانه بشینم .؟
او جان را به زیارت مولا و مقتدایش آقا حسین بن علی -علیه السلام- پرواز داده بود و دل در کمند گنبد نورانی و حرمی پر حرمت بسته بود؛ ضریحی که مهبط پرنشاط ملائکه است. در حوزة امام صادق از کوثر نیکی و غمزة عشق سیراب شد و چنین بود که مستانه در تاریخ ۱۲/۱۲/۱۳۶۵ در عملیات با شکوی کربلای 5 در شلمچه با ایثاری وصفناپذیر و رشادتی در خور تحسین، ندای حق را لبیک گفت و جان را به جان آفرین تسلیم نمود. و در تاریخ 18/12 /92 تقربیا ۱۲روز مانده به عید نوروز در آرامگاه گلعلی آباد جزء هفتمین و جوان ترین شهید محل در آغوش خاک آرمید «روحش شاد و راهش پررهرو باد»
شهدا امامزادگان عشقند، که مزارشان زیارتگاه اهل یقین است.(امام خمینی)
نویسنده : کامبیز گلیج موضوع : شهید عیسی گلیج
1- امروز دفاع از اسلام و ایران اسلامی از واجبات است .
2- ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد .
3- مسلمان ! تقوی را رعایت کنید و تزکیه نفس داشته باشید .
4- ای جوانان عزیز ! به جای قدم زدن در سر جاده ها و داخل محل به مسجد پایگاه اصلی بروید و نماز را به پای دارید .
5- مادرم گریه کردن برای شهید ثواب دارد ولی نباید گریه را پیشه خود کنی بلکه باید طوری گریه کنی که کسی نفهمد .
6- ... شما ای خواهرانم اول از همه حجاب را رعایت کنید و همیشه و در همه حال تقوا داشته باشید ، زینب گونه باشید و گریه در جمع و عموم مردم نکنید و صدای خود را کوتاه کرده و صدای گریه تان را بلند نکنید و مقاوم و استوار باشید .
7- از کارمندان بنیاد شهید و امام جمعه محترم تقاضا مندم کع ادامه دادن را شهدا اسلام را یاری کنند و نماز وروزه خود را فراموش نکنند .
8- ... از امت حزب الله می خواهم که نماز را به پای دارند . .. عفت و پاکدامنی را رعایت کنند .
9- از خواهران و مادران می خواهم که حجاب اسلامی را رعایت کنند .
10- از ارگانهای انقلابی دعوت می کنم که جلو فساد و تباهی را گرفته و انها را به سزای اعمال خود برساند.
11- امروز تمام مسلمانان باید اسلام را کمک کنند ... با اسرائیل این مولورنا مشروع، استکبار جهانی جنگ کرده و آن را از صفحه روزگار محو سازید .
12- .... باید همه مردم برای روحانیت عظیم مخصوصا بزرگان کشوری و لشگری جمعه ها و طلاب حوزه ها احترام قائل شوند و حتی الامکان درس را در حوزه ادامه داده و تهذیب نفس کنند .
--------------------------------------------------------------
(من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظرو ما بدّلوا تبدیلا).
(احزاب/23) با سلام و دعا به جان امام و رزمندگان اسلام و درود به خانوادههای معظم شهدا، اسرا، مفقودین و جانبازان که با صبر بیپایان خود ما را صبور و صابر کردهاند و با سلام به تمامی امت حزبالله که با نثار مال خود و با فرستادن فرزندان خود به جبههها، راه شهدای انقلاب اسلامی را ادامه میدهند و با سلام و درود به امام زمان -عجل الله تعالی فرجه- که ما درانتظار فرج آن حضرت هستیم.
خداوند بزرگ در قرآن کریم میفرماید: «بعضی از مردانند که از جان خود در راه رضای خداوند درمیگذرند و خدا در انتظار چنین بندگان است».
امروز دفاع از اسلام و ایران اسلامی از واجبات است که امام عزیز آن را برهمه واجب گردانیده است.
امت مسلمان! شما باید فرزندان خود را به جبههها بفرستید که انتقام شهدا را از صدامیان بگیرند.
ای جوانان! نکندکه دررختخواب ذلت بمیرید که حسین -علیه السلام- در میدان نبرد شهید شد.
ای مردم! من هم مثل بقیه شهدا وصیتی دارم که وصیت من وصیت بقیه شهدای انقلاب و جنگ است.
امت مسلمان! تقوا را رعایت کنید و تزکیه نفس داشته باشید.
ای مادران و خواهران شهدا و مادر و خواهر من! شما نباید بگویید که فقط فرزند من و یا فرزند ما شهید شد.
بلکه این زینب- سلام الله علیها- بود که در روز عاشورا دو شهید در یک روز داد.
امام را تنها نگذاید و اسلام را یاری کنید.
ای جوانان عزیز! به جای قدم زدن در سر جادهها و داخل محل به مسجد و پایگاه اصلی رفته، نماز را به پای دارید.
مادرم مهربانم گریه کردن بر شهید ثواب دارد؛ ولی نباید گریه را پیشه خود کنید، بلکه باید طوری گریه کنید که کسی نفهمد که مادر شهید هستید و پدر عزیزم! شما اولین پدری نیستید که پسر شما در راه خدا شهید شد بلکه هزاران پدر مثل شما در ایران عزیز داریم که حتی از فرزندان خود اطلاعی ندارند.
شما هم باید مثل بقیه پدرهای شهدا خیلی محکم و استوار باشید و به خود غمی راه ندهید که پسر شما شهید شد.
ای برادرم! شما باید مثل علی بن حسین -علیه السلام- باشید که وقتی پدر و برادرش شهید شدند، بلکه به طور مقاوم میایستد و با دشمن مبارزه میکند.
من هم از شما تقاضا دارم که راهم را ادامه داده، سلاحم را بردارید و به چنین زمان و اسلام عزیز کمک کنید و به جبهه بیایید.
شما ای خواهران! همه حجاب را رعایت کنید و همیشه و در همه حال تقوا داشته باشید و زینبگونه باشید و در جمع عموم مردم گریه نکنید.
صدای خود را کوتاه کرده، گریه بزرگ نکنید.
استوار باشید و به هیچ کس نگویید که پدر و مادر و برادر و خواهر شهید هستیم واگر جنازه این حقیر پر از گناه به دست شما نیامد، ناراحت نباشید و مثل خانوادههای مفقودین مانند صمد و مازیار و کاکرودی و بقیه شهدای مفقود باشید که از آنها اثری نیست و از کارمندان بنیاد شهید و امام جمعه تقاضا دارم که برای شهدای روستایی هم احترامی قائل شوند وبا بقیه شهدا فرق نگذارند و از مردم میخواهم که به مساجد و جنگ و جبهه احترام قائل شده، همه به جبهه بشتابند تا جنگ را یکسره کنند.
نیایید بگویید که فلان کس آمده من هم میآیم و اگر نیامد من هم به جبهه نمیروم، بلکه هر کس مسلمان باشد و اسلام را درک کند، باید به جبهه بشتابد و اسلام را یاری کند و کربلای معلی و قدس شریف را آزاد سازد.
به عموهایم سفارش میکنم به مسجد اهمیت دهند و با همکاری همدیگر و اهالی، مسجد را بسازید و برای سال 66 آماده سازند.
و از کلیه داییهایم میخواهم که با ادامه دادن راه شهدا، اسلام را یاری کنند و نماز و روزه را فراموش نکنند و از امت حزب الله میخواهم که نماز را به پای دارند و به جبهه بشتابند و عفت و پاکدامنی را رعایت کنند و از خواهران و مادران مسلمان میخواهم که حجاب اسلامی را رعایت کنند و از ارگانهای انقلابی دعوت میکنم که جلوی فساد و تباهی را گرفته، آنها را به سزای اعمال خود برسانند.
امروز تمام مسلمانان باید اسلام راکمک کنند تا کربلا را آزاد سازند و با اسراییل، این مولود ناشروع استکبار جهانی، جنگ کرده، آن را از صفحه روزگار محو سازند.
و در آخر باید همه مردم با روحانیت معظم و خصوصاً بزرگان کشوری و لشکری و ائمه جمعه و طلاب حوزهها احترام قائل شوند وحتی الامکان دروس را در حوزه ادامه داده، تهذیب نفس کنند.
از همه امت حزب الله میخواهم که بدیهایی را که نسبت به آنها کردهام ببخشند و عفو نمایند و مرا مورد عفو و بخشش خود قرار دهند و به گروههای مقاومت و ستادهای بسیج شتافته و با شتاب، اسلام و معرفت الهی را یاد گرفته، پیشه خود سازند.
و السلام.
خدایاخدایا تا انقلاب مهدی-عجل الله تعالی فرجه الشریف- خمینی را نگهدار، از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزای.
رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما ظهور حجتت را نزدیکتر بفرما.